عیده و امسال عیدی ندارم گذاشتی رفتی عزیزم من بیقرارم
عیده و امسال تنهای تنهام به جای عیدی عزیزم من تو رو میخوام
از وقتی رفتی غمگینه خونه گریم میگیره با هر بهونه
رفتی و موندم با این همه درد هرگز نمیشه فراموشت کرد
عیده و امسال عیدی ندارم گذاشتی رفتی عزیزم من بیقرارم
عیده و امسال تنهای تنهام به جای عیدی عزیزم من تو رو میخوام
اگر چه نیستی یاد تو اینجاست عشقت توی قلب ماهاس
هر جا که هستی خدا به همرات دعای خیر پشت و پنات
هر جا که رفتی خدا به همرات هرجا که هستی خدا به همرات
هر جا که رفتی خدا به همرات هرجا که هستی خدا به همرات
صفحه اصلى |
زن از دیدگاه علم شیمی این عنصر کمتر در طبیعت به صورت آزاد یافت میشود و بیشتر به صورت یک ترکیب با مادهای چون انیدرید تبلور و سولفات خودبینی در منازل یافت میگردد. طرز تهیه: برای تهیه این عنصر باید مقدار کافی اکسید اسکناس و نیترات کادیلاک هشت ظرفیتی را در یک ویلا مخلوط کرده و پس از مدتی گاز نازوسولفور عشوه متساعد میشود و در نتیجه به صورت رسوب در ته ویلا باقی میماند. البته از زبان چرب و نرم هم میتوان به صورت کاتالیزور استفاده کرد. خواص شیمیایی: بعضی از انواع این عنصر بسیار زشت و بدقیافه بوده و میل شدیدی برای ترکیب شدن با نیترات پودر و سولفات روژ و اکسید سرمه دارند که پس از ترکیب شدن با این مواد نسبتا قابل تحمل میشوند. بعضی از انواع این عنصر نیز با خورده شیشه همراه است و خاصیت شوهرآزاری شدیدی دارند. برای خالص کردن این عنصر کافیست که آن را در یک سیستم سربسته مثل اتاق قرار داد و با کربنات کتک و استات فحش مخلوط نمود. خواص فیزیکی: از نظر جنس، بسیار نرم و حساس میباشد و به سرعت تحت تاثیر محیط و احساسات قرار میگیرد. اگر مقداری اسید خشونت و کربنات سوزآور دیگری به نام آیوپاک (هوو) به آن اضافه کنیم فورا ذوب شده و به صورت اشک روان میگردد و اصلا میل ترکیب شدن با عنصر مرد را ندارد اما به محض استفاده از کاتالیزور لبخند آنچنان با این عنصر ترکیب میشود که جداشدنی نیست. تذکر: نوع سخت این عنصر را با حرارت یک پالتو پوست میتوان نرم کرد. انجمن شیمیدانهای رنج کشیده
|
صفحه اصلى |
میکشم پایین
پنجره ی تاکسی
میکنم راست
گردنم را
میکنم تو
دستم در جیب
میچرخوانم سر
به سمت کارگر
چشمانش
مردانه، مهربان، پاک
مرتب میکنم
آه، آه، آه
میکشم نوک انگشتانم
روی پیشانی
ظریف و صاف است
باد میرود در یقه ی باز
جــــــــــــون
در بدن آرام و قرار ندارد
میخواهد عوض کند
همه چیز
میخواهد
چاقو چاقو کند
خود
گرد بادی فریاد کشان
در راه است
در مرکزش
جــــــــــــون
میدانم
به یک چشم به هم زدن توانم
شاشیدن به عناصر
اما میمانم
تا گرد باد بیاید
جــــــــــــون
سوار بر مرکزش
آن وقت خواهم گفت
یه من آبجو
چقدر کف دارد
کنون رزم Virus و رستم شنو / دگرها شنیدستی این هم شنو
که اسفندیارش یکی Disk داد / بگفتا به رستم که ای نیکزاد
در این Disk باشد یکی File ناب / که بگرفتم از Site افراسیاب
چنین گفت رستم به اسفندیار / که من گشنمه نون سنگگ بیار
جوابش چنین داد خندان طرف / که من نون سنگگ ندارم به کف
برو حال میکن بدین Disk، هان! / که هم نون و هم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوی خانهاش / شتابان به دیدار رایانهاش
چو آمد به نزد Mini Tower اش / بزد ضربه بر دکمه Power اش
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت / مر آن Disk را در Drive اش گذاشت
نکرد هیچ صبر و نداد هیچ نفت / یکی List از Root دیسکت گرفت
در آن Disk دیدش یکی File بود / بزد Enter آنجا و اجرا نمود
کز آن یک Demo شد پس از آن عیان / ابا فیلم و موزیک و شرح و بیان
به ناگه چنان سیستمش کرد Hang / که رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگرباره Reset نمود / همی کرد Hang و همان شد که بود
تهمتن کلافه شد و داد زد / ز بخت بد خویش فریاد زد
چو تهمینه فریاد رستم شنود / بیامد که لیسانس رایانه بود
بدو گفت رستم همه مشکلش / وز آن Disk و برنامه خوشگلش
چو رستم بدو داد قیچی و ریش / یکی دیسک Bootable آورد پیش
یکی Toolkit، Hard اندرش / چو کودک که گردد پی مادرش
به ناگه یکی رمز Virus یافت / پی حذف امضای ایشان شتافت
چو Virus را نیک بشناختش / مر از Boot Sector برانداختش
یکی ضربه زد بر سرش Toolkit / که هر Byte آن گشت هشتاد Bit
به خاک اندر افکند Virus را / تهمتن به رایانه زد بوس را
چنین گفت تهمینه با شوهرش / که این بار بگذشت از پل خرش
دگر باره اما خریت مکن / ز رایانه اصلا تو صحبت مکن
قسم خورد رستم به پروردگار / نگیرد دگر Disk از اسفندیار
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟ / مدرک دیپلمم اینجاست ولی کار کجاست؟
هر کجایی که من مدرک خود را بردم / پاسخ این بود که یک پارتی پولدار کجاست؟
روز و شب هر چه دویدم پی همسر گفتند / از برای چو تویی همسر و غمخوار کجاست؟
پدر دختره تا دید مرا با فریاد / گفت اوٌل تو بگو درهم و دینار کجاست؟
خانه در جردن و شمران چه داری بچه؟ / پست و عنوان و یا حجره و انبار کجاست؟
ست الماس و گلوبند زمرد که به آن / بکند دختر من فخر در انظار کجاست؟
یک عدد بنز مدل 98 دو در / تا کند فیس در آن در بر اغیار کجاست؟
اعتیاد ار که نداری و سلامت هستی / برگی پاکی ژن از دکتر و بهیار کجاست؟
هر چه فریاد زدم حرف مرا کس نشنید / که به دادم برسد؟ گوش بدهکار کجاست؟
نیست چون بهر جوان عیب اکنون حمٌالم / توی میدان بکنم باربری، بار کجاست؟
مدرک دیپلم خود را بفروشم به دو پول / ایهالناس بگویید خریدار کجاست؟